شاعر : غلامرضا سازگار نوع شعر : مدح وزن شعر : مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن قالب شعر : ترکیب بند
الا ولایـت تـو خـلـق را تـمـام هـدایـتبه جمله جـملۀ گـفـتارتوپـیـام هـدایت ائمهاند هـدایـتگر و تـو در همه هـادیاز آن بلند ز نام تـو گشتـه نام هــدایت
تو چارمین علی استی و زاده سه محمّدتویی توهادی وبرحضرتت سلام هدایت کلام تو همه نور است،همچو آیۀ قـرآندعای جامعـهات تـا ابـد نـظـام هـدایت محمد ابن علی در تو دید روی علی راکهخورده است به نورت گره،زمام هدایت هدایت استهمه شیوۀ خدا و تو هادیتورا رواست زسوی خدا مقام هدایت سلام بر تو وبر نام و کنیه و نسب تو ابا الحسن، اب و اُمَّـم فدای اُمّ و اب تو تویازده صدف بحر نور را گهر استیدرآسمان هدایت الی الابد قـمـر استی دهم وصی محمّد نـهـم سلاله ی زهـرانهم ولی خدا را نکـوتـرین پـسراستی تورا ملائک هفت آسمان درود فرستندز شش جهتکه تو مهرِ جمال دادگر استی به پنج حس وچهارعنصروسه روح ودوگیتیبه امر خالق سرمد امام وراهبراستی امـــام یـــازدهــم حـجّـت دوازدهــم رابه اقتدار جـلال مـحـمـدی پـسـراستی زهرچه گویم و گویند قدر تواست فراترز هر چهگفتم و گفتند باز خوبتر استی سـلام بر تو که آئـیـنه جـمـال خــدایـی سلام برتو که در تیرگی چراغ هُدایی شب ولادت تو باز،نـور یـافت ولادتسرور شیعه بوَد در ولادت تو عبادت خدا گواست که مهرتو ای امام هدایتسعادت است سعادت،سعادت است سعادت مرا چه زهره که در وصف تو زبان بگشایمپیمبران خدا راست برتوعرض ارادت توهادی همهای،خلق را به سوی خداوندبه روزحشر همه هادیان دهند شهادت قسم به«سامره» وآستان و صحن وسرایتتورا کرامت و ما را سؤال آمده عادت اگربه راه توفیض شهادتم بـه کف آیدخداگواست که خوشتر بوَد زروزولادت حریم توست همانا مطاف صبح ومسایم تبلور نجف و کاظمین و کرب و بلایم هماره شیعه به دامن سرشک شوق بباردکه اززبان توبا خود دعای جامعه دارد زیارتی است که باشد شناسنامۀ عتـرتفضائلی استکه نتوانَدَش کسی بشمارد زیارتیاست که باید هماره شیعه بخواندفقط نهآنکه بخواند،به لوح دل بنگارد به شرح جامعه باید کتـابها بنـویـسنـدبشربخواند وبرگوش جان خود بسپارد زیارتی است که چون آیههای وحی،نبایدکسی به یک خط آن دست بیوضو بگذارد زیارتی است که فرهنگ اهل بیت درآن استزیـارتی که عــبارات آن نـظیـرندارد زیارتی است که در آن بود تمام ولایت بود تـمـام عـبــارات آن چـراغ هـدایت سلام بـر تو که آیـیـنـۀ جـمـال خـدایـیسلام برتوکه در تیرگی چراغ هدایی ســلام بر تـو که دردانـۀ امـام جـوادیسلام بر تـو که نـور دل امام رضایـی سلام بر تو که جد امام مـنـتـظر استیسلام برتـو که فـرزند سیـدالـشـهـدایی سلام بر تو که کعبه، سلام بر توکه حجیسلام بر تو که مسعا و مروهای وصفایی سلام بر تو که از«سامرا» زلطف وعنایتبه دردهـای دوا نـاپـذیـرخـلـق،دوایی سلام بر تو که چارم علی زنسل رسولیسلام بر توکه عین الحیوة خضر بقایی سلام "میثم" بیدست و پا به لطف وعطایت که گشته چون منِ ناقابلی مدیحه سرایت